برمبنای این تست، بیابان نماد سختی ها و هر کدام از حیوان ها یکی از جنبه های شخصیتی شماست.

1 شیر: نماد غرور

2 میمون: نماد محبت

3 گوسفند: نماد رفاقت

4 اسب: نماد احساس ها

5 گاو: نماد احتیاج های اصلی

اهمیت هر یک از جنبه های زندگی شما به ترتیبی که هر حیوان را رها می کنید، آشکار می شود. حیوانی که ابتدا رها کرده اید، کم اهمیت ترین جنبه نسبت به سایر جنبه ها، در زندگی شماست و حیوانی که با خود به مقصد رسانده اید، پر اهمیت ترین خصوصیات شما را نشان می دهد که هرگز درطول زندگی و سختی های پیش رو آن را رها نخواهید کرد.

● این تست چه مشکلی دارد

شاید در شماره های قبل بارها در اینگونه تست ها به این مطلب اشاره شده باشد که در تست هایی که داستانی را نقل می کنند و از آزمودنی می خواهند در موقعیت ایجاد شده دست به انتخاب بزند، مهم ترین نکته برای اینکه آزمودنی کدام مورد را انتخاب می کند، انگیزه او برای انتخاب و توضیحی است که برای انتخابش می دهد. مثلا ممکن است شما نخستین حیوانی که تا به آخر نگه می دارید گاو باشد زیرا به این فکر کرده اید که می توانید هنگام گرسنگی از گوشتش استفاده کنید یا اسب را تا آخر نگه می دارید، زیرا می تواند در آن خستگی و تشنگی به شما سواری دهد و راه را کوتاه کند! آیا این انتخاب دلیل بر آن می شود که شما احتیاج های اصلی و احساس هایتان را به بقیه چیزها ترجیح دهید و محبت، غرور و رفاقت اهمیت کمتری دارند؟

همیشه انگیزه انتخاب مهم تر از خود انتخاب است و بهتر می تواند تحلیل درستی از خصوصیات شما بدهد. مسئله بعدی نامفهوم بودن نمادهاست؛ منظور از احساس ها چیست؟ یعنی انتخاب اسب همه احساس ها را شامل می شود و آنقدر کلی است؟ اصلا به چه دلیلی اسب نماد احساس هاست؟ چه فرقی می کند اگر بگوییم میمون نماد احساس است؟ مسلما در یک بیابان بی آب و علف، خسته و تشنه، آیا شما ترجیح نمی دهید اول شیر درنده ای را رها کنید که احتمالا اگر شما را نخورد، بقیه حیوان ها را خواهد خورد! یا میمونی را رها کنید که هیچ فایده ای برایتان ندارد؟ آیا این به آن معنا خواهد بود که شما غرور خود را در سختی ها از دست داده یا محبت به دیگران را در سختی ها فراموش کرده و خودخواهانه عمل خواهید کرد؟ متاسفانه این تست به هیچ عنوان نمی تواند ملاک خوبی برای سنجش خصوصیات شخصیتی و حتی خودشناسی شما باشد.

در ادامه با یک تست دیگر سعی داریم میزان منطقی بودن شما را در موقعیت های مختلف زندگی، سختی ها و ناملایمات بسنجیم. اینکه چقدر منطقی هستید و می توانید با مسائل عاقلانه برخورد کنید.

1 سروکار داشتن با بعضی مردم ممکن است نامطلوب باشد ولی ترسناک نیست.

2 در بعضی حوزه ها باید خیلی توانا تر باشم.

3 انجام اشتباهات در زندگی طبیعی است.

4 بعضی وقت ها چیزهای وحشتناک رخ می دهد.

5 تأیید یا عدم تأیید دوستان و خانواده، تأثیری در ارزش درونی ام ندارند.

6 بیماری جدی یکی از اعضای خانواده ام تأسف آور است اما قطعا وحشتناک نیست.

7 هیچ دلیلی ندارد که اعضای خانواده و دوستانم، آنگونه که من می خواهم عمل کنند.

8 هیچ دلیلی وجود ندارد که فرد بهتری از آنچه هستم، باشم.

9 مشکلات جدی احساسی یا قانونی، ارزش درونی من را کم نمی کنند.

10 هنگامی که دوستانم آنطور که از آنها انتظار دارم رفتار نمی کنند، من می پذیرم.

11 وقتی اشتباه می کنم، بیشتر به خودم می گویم نباید اشتباه می کردم.

12 هیچ چیزی وجود ندارد که من نتوانم آن را تحمل کنم.

13 قطعا نباید بعضی از اشتباهات را در زندگی ام انجام می دادم.

14 رفتار ناپخته، خودسرانه و نامناسب دوستان و فامیل را نمی توانم تحمل کنم.

15 اگر نتوانم افرادی را که دوست دارم خشنودکنم، خیلی بد خواهد شد.

16 نمی توانم فشار و تنش زیادی را تحمل کنم.

17 حتما باید در هرکاری که تصمیمش را می گیرم، خوب باشم.

18 کسی که پشت سرهم گناه می کند یا دیگران را آزار می دهد، فرد بدی است.

19 نمی توانم تحمل کنم که خیلی چیزها اشتباه از آب درآیند.

20 نباید سرکار یا محل تحصیل دچار اشتباه شوم.

● چه نمره ای می گیرید؟

از سؤال یک تا 10 به هر پاسخ موافق 2 امتیاز، هر پاسخ گاهی یک امتیاز و به پاسخ های مخالف امتیازی ندهید. از سؤال 11 تا 20 بر عکس عمل کنید، یعنی به هر پاسخ مخالف 2 امتیاز، به هر پاسخ گاهی یک امتیاز و به پاسخ های موافق نمره ای ندهید. بالا ترین نمره به دست آمده 40 خواهد بود. هر چه نمره شما بالاتر بوده و به 40 نزدیک تر باشد بیانگر این است که شما منطقی تر هستید و می توانید در زندگی عاقلانه رفتار کرده و با مشکلات منطقی برخورد کنید.

● چند نصیحت دوستانه

تصور کنید یک روز صبح به سرکار می روید و رئیس تان با این خبر که شما اخراج شده ایداز شما احوالپرسی می کند! بعد از شنیدن این خبر کاملا طبیعی است که شما احساس بدی داشته باشید و افسرده شوید؛ زیرا از دست دادن شغل برایتان تراژدی است و اینکه این مسئله ثابت می کند شما شکست خورده اید و پیدا کردن کار دیگری بسیار سخت است. درست است که از دست دادن شغل بسیار بد است اما دنیا به آخر نرسیده و شما باید از این تجربه برای یادگیری چیزهای دیگر استفاده کنید تا احتمال موفقیت شما در شغل بعدی را بیشتر کند.

می توان انتظار داشت سازگارترین و منطقی ترین افراد هم به دلیل از دست دادن شغلشان احساس درماندگی کنند، اما آنها به سرعت بهبود پیدا می کنند. آنها می فهمند که هیچ چاره ای به جز دست به کار شدن و ایجاد بهترین شرایط را ندارند و همه شما می خواهید در زندگی احساس ارزشمند بودن داشته باشید. البته می دانید محال است که همه شما را دوست داشته باشند یا شما را تصدیق کنند.

اگر شما نمره بالایی در این تست به دست آورده اید، همیشه می توانید بپذیرید که هستند کسانی که از شما خوش شان نمی آید، بنابراین قادرید تصمیم های صحیح را حتی وقتی می دانید عده ای را عصبانی خواهد کرد اتخاذ کنید. درصورتی که نمره شما زیر 15 است می توانید با تغییر چیزهایی در زندگی تان زندگی رضایت بخش تری داشته باشید؛ شاید نخستین قدم شناخت مشکلات تان با طرح این چند سؤال است: آیا فکر می کنید برای اینکه ارزش داشته باشید، باید در هر تلاشی که می کنید موفق باشید؟ آیا خیلی نگران تصدیق دیگران هستید؟ آیا احساس می کنید، گذشته شما مانع احساس خوشبختی تان است؟

باید سعی کنید منطقی فکر کنید، شاید اساس این روش بیان جملات منطقی است، وقتی شما احساس منطقی دارید، اگر همکار شما به شما توهین کند به خود می گویید: «من نمی توانم همه را خوشحال کنم و همیشه کسانی هستند که من را دوست نداشته باشند.» اگر هنگام فکر به مشکلات کوچک مضطرب می شوید، به خودتان یادآوری کنید که آنها خارج از کنترل شما هستند و هر اتفاقی که بیفتد زندگی تفاوت زیادی نخواهد کرد و مثل همیشه به خاطر داشته باشید که کلید موفقیت در ایجاد تغییرات ثابت و پایدار است.

نظرات شما عزیزان:

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: